عشقولانه
سخن عشق
دلم گرفته دلم گرفته....!! يه سلام عاشقونه با يه بغض بي بهونه مي نويسم تا بدوني ياد تو، تو دل مي مونه يادته وقتي مي رفتي دم به دم نگات مي كردم بغض سنگين توي چشمام گفتي: صبر كن برمي گردم يادته قسم مي خورديم عزيزم بي تو ميميرم اما حالا كه تو نيستي من با دلتنگي اسيرم يادمه وقتي مي گفتم به خدا نميري از ياد آه سردي مي كشيدي! توي قلبم مثل فرياد اما حالا كه تو نيستي حال و روز من خرابه آخر قصه ي عاشق اشك و ماتم و سرابه اما حالا كه مي بينم بي تو دل رنگي نداره توي آسمون چشمام غروبا بارون مي باره مي دوني طاقت ندارم با غم و غصه اسيرم زود بيا كه خيلي تنهام به خدا بي تو ميميرم تنها............. توی آسمون دنیا هر کسی ستاره داره چرا وقتی نوبت ماست آسمون جایی نداره واسه من تنهایی درده درده هیچکس نداشتن هر گل پژمرده ای رو توکویر سینه کاشتم........ حال من خوب است اما با تو بهتر می شوم آخ ... تا می بینمت یک جور دیگر می شوم با تو حس شعر در من بیشتر گل می کند یاسم و باران که می بارد معطر می شوم در لباس آبی از من بیشتر دل می بری آسمان وقتی که می پوشی کبوتر می شوم آنقدر ها مرد هستم تا بمانم پای تو می توانم مایه ی گهگاه دلگرمی شوم میل - میل توست اما بی تو باور کن که من در هجوم باد های سرد پرپر می شوم.......
خستم...!!
چقد سخته....
بدونی برا اونکی عاشقشی
اونی که میمیری براش
بعد چند وقت بفهمی براش کمی
چقد سخته....
ادامه مطلب
من خواب دیده ام که شبی با ستاره ها
یا خواب من مثال معجزه تعبیر میشود
بی تو، خراب، گنگ، زمینگیر میشوم
کِی میشود میان کوچه... نه، صبر کن، نیا
تقدیر من طلسم تو بود و عذاب و شعر
قالب رايگان وبلاگ پيجك دات نت |